رضا قوچاننژاد یکی از بمبهای فصل نقل و انتقالات تابستانی لیگ برتر خواهد بود؟
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۶۱۹۹۷
چند سالی میشود که نام مهاجم سابق تیم ملی به عنوان یکی از بمبهای احتمالی تیمهای لیگ برتری مطرح میشود منتهی داستان تابستان ۱۴۰۰ با دفعات قبلی متفاوت است چرا که قرارداد این بازیکن با باشگاه زووله هلند، در شرایطی حدود ۵۰ روز دیگر به پایان خواهد رسید که رضا قوچاننژاد اصلا از شرایطش در این تیم راضی نیست و چند روز قبل در مصاحبهای، شدیدا از وضعیت موجود انتقاد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش سایت خبر روز، رضا قوچان نژاد که این فصل لیگ هلند، فقط در یک بازی، از ابتدا تا انتها در میدان بوده، در پایان قراردادش با زووله قطعا از این تیم جدا خواهد شد و باید دید او بازی در لیگ برتر را تجربه خواهد کرد یا نه. رضا گوچی در این سالها در لیگهای هلند و انگلیس و بلژیک و استرالیا و قبرس و حتی کویت بازی کرده، اما تا امروز خبری از حضور او در لیگ برتر فوتبال ایران نبوده است.
رضا گوچی اواخر سال گذشته در مصاحبهای به حضور احتمالیاش در فوتبال ایران چراغ سبز نشان داد و گفته بود: «قبلا گفتهام و الان هم میگویم که احتمال حضورم در لیگ ایران وجود دارد و نمیتوانم بگویم هیچگاه این اتفاق رخ نخواهد داد. اگر موقعیت، زمانبندی و شرایط درست باشد، صددرصد این شانس را خواهم داشت تا روزی در لیگ ایران بازی کنم. در گذشته برای تیم ملی در ایران بازی کردهام و از این بابت حس خوبی دارم و دوستانی هم داشتهام که در لیگ ایران بازی میکردند، از همینرو حضور در لیگ ایران چالش قشنگی برای من خواهد بود، اما خدا میداند در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. الان قرارداد و سرنوشت من در اروپا است.»
حالا او بیش از هر زمانی به حضور در لیگ برتر نزدیک شده است. بازیکنی که مدعی است به هیچکدام از دو تیم محبوب پایتخت علاقه ندارد و با توجه به مشهدی بودنش، تیم باشگاهی او، ابومسلم مشهد است، اما حالا که خبری از ابومسلم نیست، خیلی بعید است که این بازیکن در صورت حضور در فوتبال ایران، بخواهد در مشهد و باشگاه شهرخودرو فوتبالش را پیگیری کند و مقصد احتمالی او یکی از تیمهایی است که در ادامه این گزارش به آن اشاره کردهایم.
مقصد احتمالی رضا قوچان نژادپرسپولیس
در نقل و انتقالات زمستانی، پرسپولیس برای چندمین بار شانسش برای جذب رضا قوچاننژاد را امتحان کرد که به مانند دفعات قبل بی نتیجه بود و قرمزها سراغ شهریار مغانلو رفتند تا با قراردادی قرضی او را از سانتاکلارای پرتغال به لیگ برتر برگردانند. در حال حاضر و به جز مغانلو، عیسی آل کثیر و مهدی عبدی دیگر مهاجمان تخصصی تیم یحیی گلمحمدی هستند ضمن آنکه این تیم مهرههای هجومی دیگری هم در اختیار دارد و با توجه به درخواست یحیی برای تمدید قرارداد مغانلو، بعید است قرمزها سراغ رضا قوچاننژاد بروند.
استقلال
فرهاد مجیدی سرمربی استقلال چندی پیش اعلام کرد تمام تلاشش را برای حفظ قایدی و دیاباته انجام خواهد داد منتهی اگر این دو بازیکن پیشنهاد خارجی داشته باشند، شرایط فرق خواهد کرد و بعید نیست در صورت جدایی یکی از دو مهاجم استقلال، نام رضا گوچی در فهرست نفرات مورد نظر مجیدی برای فصل بعد دیده شود. البته باید دید استقلال میتواند پول مدنظر گوچی و مدیربرنامه اش را فراهم کند یا نه.
تراکتور
تا یکی دو ماه قبل اصلا بعید نبود که تراکتور گزینه اصلی رضا قوچاننژاد در صورت حضور در فوتبال ایران باشد منتهی اختلاف مسعود شجاعی و اشکان دژاگه با رسول خطیبی که باعث جدایی آنها از تراکتور خواهد شد، مهاجم ایرانی زووله به تراکتور نخواهد رفت به خصوص آنکه گفته میشود مالک این باشگاه با توجه به مشکلات مالی، دیگر برنامهای برای جذب بازیکنان اسمی ندارد.
سپاهان، گل گهر و مس رفسنجان
سپاهان در لیگ بیستم زیر نظر محرم نویدکیا کاملا به روزهای اوج بازگشته است و با حضور بازیکنانی همچون سجاد شهباززاده، محمدرضا حسینی و محمد محبی مثلث هجومی بسیار خطرناکی دارد، اما در شرایطی که صحبت از پیشنهادهای اروپایی برای محبی است، شاید سپاهان بتواند مقصد این بازیکن باشد تا او در تیمی که حاشیههایش نسبت به استقلال و پرسپولیس، کمتر است، فوتبالش را پیگیری کند. گل گهرسیرجان و مس رفسنجان دیگر تیمهای ثروتمند لیگ هستند که میتوانند برای جذب رضا قوچاننژاد دست به کار شوند. در حال حاضر قیمت قوچان نژاد در سایت ترانسفر مارکت ۴۴۰ هزار دلار ثبت شده که با قیمت دلار امروز در بازار که ۲۲ هزار و پانصد تومان است رقمی حدود ۹ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان میشود.
منبع: فردا
کلیدواژه: رضا قوچان نژاد رضا قوچان نژاد هلند رضا قوچان نژاد فوتبال ایران لیگ ایران لیگ برتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۶۱۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام